وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

زیباترین متنی که امروز دیدم

:"): کتاب فروشیه خیابان آگوست را به یاد می آوری ؟! انگار باید دوباره با هزاران تاریخ نهفته میان کتاب ها حرف بزنیم ، انگشت هایمان را بر روی جلد خاک گرفته کتاب ها بکشیم و بوی کهنه آن هارا استشمام کنیم ، تک تک کلماتش رو بخونیم و با نوشته های زاده شده توسط قلبِ نویسنده بین خیالِ روحش قدم بزنیم ، داستان زندگی خالق نوشته های کتاب قدیمی رو بار ها بخونیم از آدم های خیالی و شعر هایشان ، گردش ادبیات در میان تاریخ و موسیقی شبیهه به هریک از کتاب ها بنویسیم .باید زمانی باشد تا برای لحظه ای درمیانِ دقایق جهان بیرون از کتاب فروشی را به فراموشی بسپاریم و این بار تنها به صدای موج های ارام دریای خیالمان گوش بدیم ....
31 خرداد 1401

تایپای من😐

#سرگرمی های یک INTP: •جستجو کردن در گوگل • پیدا کردن اشکالات نظریه افراد •صحبت کردن با کسی که بتونه در یک بحث مناسب همراهیش کنه • انجام پژوهش و تحقیق درباره هر چیزی • شروع کردن یک عالمه پروژه جدید که هیچ وقت انجامشون نمیده •انجام ندادن کارهایی که فکر میکنه میتونه انجام بده •حل کردن مشکلات و رها کردنشون وسط راه بدلیل اینکه دیگه سرگرم کننده نیستن •فکر کردن بی وقفه •#INTP پس من intp هستم من هفته ای دوبار تست تایپ شخصیتی میدم البته اینکه بنده مود هام فرق میکنه هم هست تیپ های من ENTP (۴بار تست همین بود) INTJ(خدایی خیلی دلم میخواد بازم تست بدم این باشم) Enfpیبار ENFJ از اردیبهش...
30 خرداد 1401

مثنوی معنوی

بشنو این نی چون شکایت می‌کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من سر من از نالهٔ من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست ب...
29 خرداد 1401

جناب مولانا چنین می فرماید

سخت خوش است چشم تو و آن رخ گلفشان تو دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو به جان تو فتنه گر است نام تو پرشکر است دام تو باطرب است جام تو بانمک است نان تو مرده اگر ببیندت فهم کند که سرخوشی چند نهان کنی که می فاش کند نهان تو بوی کباب می‌زند از دل پرفغان من بوی شراب می‌زند از دم و از فغان تو بهر خدا بیا بگو ور نه بهل مرا که تا یک دو سخن به نایبی بردهم از زبان تو خوبی جمله شاهدان مات شد و کساد شد چون بنمود ذره‌ای خوبی بی‌کران تو بازبدید چشم ما آنچ ندید چشم کس بازرسید پیر ما بیخود و سرگران تو هر نفسی بگوییم عقل تو کو چه شد تو را عقل نماند بنده را در غم و امتحان تو هر سحری چو ابر د...
28 خرداد 1401
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد